در مورد آفرینش جهان، امروزه دو منبع اصلی وجود دارد که کتابمقدس و علوم تجربی میباشند و باب اول کتابمقدس (کتاب آفرینش)، شرح آفرینش جهان را از زبان خداوند و الهام روح او بر موسی به ما ارائه میدهد. ضرری ندارد که با این بخشها نگاهی بیندازیم.
آنچه علوم تجربی در مورد پیدایش زمین میگویند در بعضی جنبهها تمایزاتی با گزارش کتابمقدس ارائه دادهاند که دانشمندان را به این طرز تفکر وا داشته که کتابمقدس نوشتهای حاوی اشتباهات و تخیلات است ولی در واقع چنین نیست و کتابمقدس در مورد آفرینش زمین و آسمان، مشکلی با نظریات و فرضیههای دانشمندان نداردو کتابمقدس در واقع کتاب تاریخ و جغرافی و زمینشناسی و فیزیک نیست. کتابمقدس کتاب خداست و در آنجا راجع به خداوند، انسان، گناه و چگونگی نجات از گناه و رسیدن به رستگاری و حضور خداوند در زندگی و زندگی پس از مرگ شرح داده شده است و البته تاریخ و باستان شناسی ثابت کردهاند که کتبمقدس عاری از خطا و اشتباه تاریخی و جفرافیایی و زمان است.
در هر صورت. اگر بخواهیم روزی شواهد مربوط به نظریه مِهبانگ (big bang) را در مورد پیدایش زمین بپذیریم یا بوجود آوند همه چیز از یک اتم ساده یا ماده اولیه، بهرحال باید بدانیم که کتابمقدس در این چگونگی سکوت کرده و راه را برای علم و بررسی بشر باز گذاشته است. ولی تاکید کتابمقدس میگوید که تمام کارها را خداوند انجام داده است. دانشمندی که وجود یک خالق و ناظم را در آفرینش جهان رد میکند، نمیتواند هرگز نظریه یا فرضیه درستی در این مورد را اثبات کند ولی دانشمندانی که جدا از مکاشفه کلام خدا،با وفاداری به کار خود تحقیق میکنند و خدا را در فرضیههای خود وارد نمیسازند در واقع با این کار به او بیاحترامی نمیکنند. خود خدا دوست ندارد که داخل فرضیههای ذهن ناقص بشر بشود. بر طبق کتابمقدس، خدا جهان را از نیستی آفریده و فوق از آفرینش خود میباشد پس دوست ندارد در رابطه علت و معلولی جهان زیر دست خود قرار بگیرد. برای رسیدن به پاسخهای بهتر راجع به این سوال میتوانید به کتاب علوم فیزیک عمومی نوشته آقای دکتر رابرت لاوو کتاب انسان و عالم فیزیکی نوشته آقای دکتر ارنشت اشنایدر مراجعه کنید. این نکته جالب را هم به خاطر داشته باشید که وقتی آرمسترانگ برای اولین بار بر روی کره ماه قدم برداشت،رو به زمین نهاد، سجده کرد، دستها را به سوی آسمان بلند کرد و اولین پیغام مخابره شده از کره ماه به کره زمین را فرستاد: «در ابتدا خدا آسمانها و زمین را آفرید!»
از همان مختصر اطلاعاتی که کتاب مقدس در اختیار ما میگذارد این مطالب برمیآید که خدا جهان را از هیچ آفرید اما این آفرینش دارای مراحل تکاملی متعددی بود که از زبان کتاب پیدایش هر مرحله به یک روز تشبه شده است. ترتیب آفرینش از آسمانها و زمین و سپس آب و گیاهان و جانوراند دریایی و پرندگان و سپس جانوران خشکی و در آخر انسان، همه با فرضیه تکامل و تطور گونهها مطابقت دارد.
اساسا با مطالعه فصل ۱ کتاب پیدایش سوالاتی نسبت به تطبیق ادبیات متن این فصل با علم بوجود میآید که در اینجا به بعضی از این سوالات میپردازیم:
سوال ۱) خلقت چه مدت به طول کشید؟
کتاب مقدس میگوید: " ۶ روز". این روزها را چگونه باید تفسیر کرد؟ واژه عبری " روز" یوم میباشد. در پیدایش فصل ۱ منظور نویسنده نمیتوانسته مبنای تحتاللفظی یک روز ۲۴ ساعته باشد. درآیه ۵ واژه " روز" ابتدا فقط مربوط به بخش روشن یک روز خلقت و سپس به تمام یک روز خلقت اشاره میکند. در آیه ۱۴، واژه " روز"، ابتدا مربوط به بخش روشنائی یک روز۲۴ ساعته خلقت و سپس به کل یک روز۲۴ ساعته اشاره میکند و در پیدایش ۲: ۴ کلمه "روز"، مربوط به کل دوران خلقت و شامل همه ۶ روز خلقت میشود. پس کلمه " روز" در۵ مفهوم بکار رفته است. در پیدایش ۱: ۲۷، در روز ششم خلقت، خدا انسان یعنی هم مرد و هم زن را آفرید.
بعد از پیدایش تمام حیوانات خشکی، خلقت انسان پایان بخش " روز ششم آفرینش " بود. اما پیدایش ۲: ۱۵- ۲۲ بایستی مدت زمان قابل ملاحظهای بین خلقت آدم و خلقت حوا فاصله انداخته باشد. قبل از خلقت حوا وظیفه آدم، محافظت و کار کردن در باغ عظیم عدن بود. تصمیم خدا نسبت به خلق همکار مناسبی برای آدم، احتیاج به زمان کافی و طولانی داشت تا آدم هیجان ابتدایی خود نسبت به کار کردن را از دست بدهد. برای جبران این تنهایی، خدا به آدم کار بزرگ طبقهبندی انواع گونه های حیوانات و پرندگان را داد. تهیه این فهرست جامع حیوانات پرندگان و حشرات بایستی مدت زمان زیادی طول کشیده باشد. عاقبت بعد از اینکه دوباره احساس تنهایی در آدم بوجود آمد، خدا ازیکی از قسمتهای بدن او که نزدیک به قلبش بود زنی برای او خلق کرد. بنابراین پیدایش فصل ۱ هرگز قصد ندارد تعلیم دهد که " روز ششم خلقت " فقط ۲۴ ساعت به طول انجامید. هدف پیدایش فصل ۱ بیان این نیست که خدا با چه سرعتی کار خلقت خود را انجام داد، اما فصل ۱ میگوید که چه کسی جهان را آفرید و چگونه آن را خلق کرد.
سؤال ۲) (پیدایش ۱: ۱- ۲) خدا جهان را چگونه خلق کرد؟
در ابتدا " خداوند"، " خدای قادرمطلق " آسمان و زمین را آفرید که این به خلقت تمامی موجودات آسمانی و زمین اشاره میکند. همه موجودات مادی آفریده شدند. زمین بی شکل، خالی و تاریک بود. هیچ شکل منظمی نداشت و شبیه طغیان آبها بود. هیچ موجود زندهای روی زمین وجود نداشت و هیچ نوری بر زمین نمیتابید. این توصیف صرفاً به عنوان مقدمهای برای شش روز خلقت بکار گرفته میشود. شش روز خلقت مرحله پیشرونده منظمی را آشکار ساخت که در آن خدا کار خلقت سیاره زمین را آنطور که ما آن را امروز میشناسیم به اتمام رسانید.
• روز اول خلقت: پیدایش ۱: ۳- ۵ شکلگیری نور را آشکار میسازد. این بایستی در وهله نخست به مفهوم نور خورشید و سایر اجرام آسمانی باشد.
• روز دوم خلقت: پیدایش ۱: ۶- ۸ شکلگیری آسمان را آشکار میسازد که رطوبت معلق در آسمان یعنی ابرها و رطوبت فشرده در سطح زمین را از یکدیگر جدا ساخت. در نتیجه یک لایه ضخیم ابر تمام سطح زمین را پوشانید.
• روز سوم خلقت: پیدایش ۱: ۹- ۱۳ شکلگیری خشکی (قارهها) و دریا را آشکارمیسازد. آبهای اقیانوسها و دریاها و دریاچه ها به ارتفاع پستتری نسبت به تودههای خشکی عقبنشینی کرد که در سطحی بالاتر از آبها پدیدار شده بود. ممکن است که سرد شدن تدریجی زمین باعث تراکم آب شده و فشارهای لرزهای باعث تشکیل کوهها شده باشد. به فرمان خلاق خدا؛ خشکی، گونههای مختلف گیاهان و درختان را بوجود آورد. پس گونههای مختلف آنها تکامل نیافتند ولی آفریده شدند. آب و نوری که از لایه ضخیم ابرها در اطراف زمین میتابیدند "فتوسنتز" را امکانپذیر ساخت.
• روز چهارم خلقت: پیدایش ۱: ۱۴- ۱۹ نشان میدهد که خدا پوشش ابرها را طوری مجزا تشکیل داد تا تابش نور مستقیم بر سطح زمین امکانپذیر بوده و حرکت خورشید، ماه و ستارگان به دقت انجام شود. فعل آیه ۱۶ نباید اینگونه ترجمه شود " دو روشنائی بزرگ و ستارگان را ساخت " بلکه " تا حکومت نمایند ". پس فعل آیه ۱۶ نباید در وهله اول به عنوان گزارش خلقت اجرام آسمانی محسوب شود بلکه این آیه به ما این آگاهی را میدهد که اجرام نورانی که در روز نخست بوجود آمدند، برای استفاده زمین، در جای صحیح خود قرار گرفتند. سرانجام آن اجرام تبدیل به نشانگر زمان برای کره زمین شدند. یعنی به عنوان نشانه های نجومی که به انجام مسافرتها کمک می کنند و در تقویم کشاورزی که فصول و تقویم تاریخی روزها و سالها را شکل میدهند، کاربرد پیدا کردند. همه این نکات به این حقیقت اشاره دارند که خدا زمین را برای انسان خلق کرد. در اینجا اندازههای اجرام آسمانی به عنوان یک واقعیت علمی توضیح داده نشده بلکه تصویری که مردم با نگاه کردن به آنها میبینند، توصیف شده است.
• روز پنجم خلقت: پیدایش ۱: ۲۰- ۲۳ مربوط به پیدایش حیات آبزی، حیات آب شیرین وتمامی مخلوقات پرنده میباشد. از یک طرف این هم شامل مخلوقات دریای بزرگ، ماهیها، صدفداران، خرچنگها و میگوها و از طرف دیگر حشرات، سوسمارهای پرنده و پرندگان میشود. جالب است که دوران "کامبرین" زمینشناسی ظهور اولین نشانههای حیات بیمهره گان را با سرعت شگفتآوری نشان میدهد. تا به حال هیچ نوعی از ۵۰۰۰ گونه حیوانات آبزی و خشکی، در دوران " پالئوزوئیک " یعنی پیش از سطوح لایههای حاوی فسیل دوران " کامبرین " ثبت نشده است. فرمان خدا مبنی بر تکثیر جانوران به این حیوانات اشاره نمیکند اما کلام حیاتبخش او آنها را با توانائی تکثیر شدن برکت میدهد.
• روز ششم خلقت: پیدایش ۱: ۲۴- ۲۶ مربوط به خلقت تمام حیوانات خشکی بر طبق گونههای آنها و خلقت انسان است. آیه ۲۴ نباید به این شکل درک بشود که زمین به خودی خود دارای قدرت تولید حیوانات است. خدا با دستور حیاتبخش خود حیوانات را از عناصر موجود در زمین خلق کرد. حیوانات خشکی شامل حیوانات اهلی مثل گوسفند و گاو، تمام حیوانات کوچک متحرک روی زمین و تمام حیوانات بزرگتر مثل شیرها و فیلها میباشد. نامگذاری حیوانات به منظور ایجاد یک طبقهبندی علمی نبود بلکه نشان میدهد مردم چطور به آن مینگریستند.هر کدام از روزهای خلقت سمبلی از یک چرخه کامل یعنی از طلوع آفتاب تا به غروب آن است. هدف اصلی این فرمول یعنی " و شام بود و صبح بود ـ روزی اول" و غیره، این بود که نشان دهد شیوه کارخدا در خلقت دارای مراحل مشخص و متمایز میباشد. قصد نویسنده این نبوده است که از این فرمول برای رساندن مفهوم تحتاللفظی یک روز ۲۴ ساعته استفاده کند. خدا آشکار نمیکند که " یک روز خلقت چقدر به طول انجامید ".
• روز هفتم خلقت: پیدایش ۲: ۱ یک عبارت خلاصه است: خلقت منظم کل هستی حالا کامل بود. آیه ۲ میگوید که روز هفتم، به محض اینکه خدا کار خلقت را به اتمام رسانید، شروع شد.
سؤال ۳) (پیدایش ۲: ۲- ۳) روز هفتم را که به کار اولیه خلقت خدا خاتــمه داد چگونه باید درک کنم؟
کتاب مقدس چنین تعلیم نمیدهد که خدا فقط به اندازه یک روز ۲۴ ساعته در پایان کار حیاتبخش خود استراحت کرد. برای روز هفتم هیچ فرمول پایان بخشی ذکر نشده است. استراحت خدا شبیه یکی از روزهای خلقت همراه با پایان دوره آن نیست. خدا شش روز برای خلقت صرف کرد و یک روز استراحت نمود که پس از آن دیگر روزهایی جهت آفرینش نبود. عهد جدید تعلیم میدهد که روزهفتم درست تا دوران کلیسا به عنوان آرامی خدا ادامه یافت. در عبرانیان ۴: ۱- ۱۱ به وضوح تعلیم داده شده است که خدا وقتی کار خلقت را کامل کرد استراحت نمود. همینطور، قوم خدا وقتی خدمتشان را روی زمین کامل کنند وارد آرامی خدا خواهند شد. این " آرامی سبت " قوم خدا، به زندگی در حضور خدا چه بلافاصله بعد از مرگ و چه بعد از قیام از مردگان و زندگی روی زمین جدید مربوط میشود.
به هر حال این آرامی خدا به این معنی نیست که خدا هیچ کاری انجام نمیدهد، بلکه به این معنی است که خدا دیگر کار خلقت را انجام نمی دهد. خدا هنوز هم قطعا بر خلقت خود حاکم است و از آن محافظت میکند.